۲ آبان ۱۳۸۸

مرگ پرنده


امروز صبح که داشتم می رفتم سر کار چشمم به این پرنده که جلو ی درب خونمون جونش رو از دست داده بود افتاد.حالا من نمی دونم این پرنده بیچاره از سرمای دیشب مرده بود ( آخه دیشب هوا یه کم سرد بو د ، به گمانم امسال زمستونش از اون زمستوناست ) خلاصه اینکه نمی دونم این پرنده بیچاره از سرما یا از گرسنگی یا از تشنگی یا از بی مهری یا از درد جدایی و یا از .....وخیلی (یا) های دیگه مرده بود.من که روز خوبی رو شروع نکردم شما رو نمی دونم؟ با دید ن این صحنه حال بدی بهم دست داد.خب این هم از امروز ما ببینیم فردامون چطور شروع میشه.