۱۶ شهریور ۱۳۸۸

! مرا با دنیا نسبتی نیست


خدایا
شاید این کفر باشد
اما من
نمیخواستم جنسم از خاک بود
دوست داشتم جنسم از
یک قطره نور
یک مشت حس بود
دوست داشتم
پر کشم
از این تل خاک
ازاین صحرای سرد وبی جان
از این وادی طعنه و تهمت و...
دوست داشتم
ققنوس باشم ، سیمرغ
یاکه شاهین
پر کشم تا عمق رنگین کمان
واز دیده ها شوم گم
از آن بالا
فریاد زنم
مرا با دنیا نسبتی نیست !

--------------------------------------
پ.ن رشد انسان بعقل است نه به سن.